علمدار جنگ نرم.کرمانشاه بیو گرافی سردار شهید حمیدرضا شریف الحسینی سردار حميدرضا شريفالحسيني
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(دوشنبه) در دیدار هزاران نفر از علما، فضلا، طلاب و قشرهای مختلف مردم قم در سخنان مهمی حادثه نوزدهم دی قم را مبدأ تاریخ تحولات جدید دنیا دانستند و با اشاره به نقش صبر و بصیرت در موفقیتهای مستمر نظام اسلامی، به تبیین دو عامل مهم ناكارآمدی توطئههای دشمنان و استمرار زنجیرههای اقتدار ملت ایران یعنی ایستادگی قاطعانه نظام بر اصول، و حضور هوشمندانه مردم در صحنه پرداختند و تأكید كردند: بر خلاف تصور و تحلیلهای جبهه استكبار، نظام جمهوری اسلامی امروز نه تنها در شرایط شعب ابی طالب نیست بلكه در شرایط بدر و خیبر قرار دارد و به لطف و فضل الهی حضور مردم در انتخابات آینده مجلس به عنوان یكی از مظاهر دخالت مردم در سرنوشت كشور، حضوری پرشور و دشمنشكن خواهد بود و همه مسئولان و نامزدها نیز وظیفه دارند كه با پایبندی كامل به قانون، زمینه یك انتخابات سالم و رقابتی را بوجود آورند.
قانون اول : بارالها ، اعتراف میکنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم . حداقل روزی 10 آیه قرآن را باید بخوانم . اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتما یک جزء کامل بخوانم . تاریخ اجرا – 4/5/69 قانون دوم : پروردگارا ! اعتراف میکنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود ، در نتیجه دچار شک در نماز شدم . حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم . اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم ، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم . تاریخ اجرا – 11/5/69 قانون سوم : خدایا ! اعتراق میکنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم . حداقل هر شب ثبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرب بخوانم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم . تاریخ اجرا – 26/5/69 قانون چهارم : خدایا ! اعتراف میکنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و برای نماز شب هم بیدار نشدم . حداقل در هر هفته باید دو شب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد . اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجای بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و 11 رکعت تمام را بجا بیاورم . تاریخ اجرا – 16/6/69 قانون پنجم : خدایا ! اعتراف میکنم از اینکه " خدا می بیند " را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کار کردم . حداقل در هر هفته دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم . اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد 4 صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم و اگر صبح جمعه ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه 2 حزب قرآن بخوانم . تاریح اجرا – 13/7/69 قانون ششم : حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجده های نمازهای واجب صلوات بفرستم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم ، باید به ازای هر صلوات 10 ریال صدقه بدهم و 100 صلوات بفرستم . تاریخ اجرا – 18/8/69 قانون هفتم : حداقل باید در هر 24 ساعت 70 بار استغفار کنم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم ، در 24 بعدی باید 300 بار استغفار کنم و باز هم 300 به 600 تبدیل می شود . تاریخ اجرا – 30/9/69 قانون هشتم : هر کجا که نماز را تمام می خوانم باید در هفته 2 روز را روزه بگیرم ، بهتر است که دوشنبه و پنج شنبه باشد . اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم در هفته بعد به ازای دو روز 3 روز و به ازای هر روز 100 ریال صدقه باید بپردازم . تاریخ اجرا – 19/11/69 قانون نهم : در هر روز باید 5 مسئله از احکام حضرت امام خمینی (ره) را بخوانم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم روز بعد باید 15 مسئله بخوانم . تاریخ اجرا – 14/1/70 قانون دهم : در هر 24 ساعت باید 5 بار تسبیح حضرت زهرا(س) برای نماز یومیه و 2 بار هم برای نماز قضا بگویم . اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم باید به ازای هر یکبار ، 3 مرتبه این عمل را تکرار کنم . تاریخ اجرا – 15/3/70 ... و ما واقعاً جا مانده ایم
ر سالگرد شهادت دکتر مسعود علیمحمدی از دانشمندان هستهای کشور، باز هم دست پلید دشمنان این ملت، گلی دیگر از بوستان علم و دانش این آب و خاک را پرپر کرد.
به گزارش «تابناک»، خبری که صبح امروز بناگاه در فضای رسانه ای پیچید و همگان را در بهتی غمانگیز فرو برد، قطعا پیش زمینه ای داشت که لازم است برای روشن شدن افکار عمومی، بدان پرداخته شود. در این باره توجه به چند نکته و رخدادی که در دو ماه گذشته روی داده، بسیار مهم است: الف) دستگیری جاسوسان آمریکایی و ابلاغ حکم اعدام «امير ميرزايي حكمتي»، جاسوس دستگاههاي اطلاعاتي آمريكا كه چندي پيش از سوي وزارت اطلاعات دستگير شده بود و اعترافات تلويزيوني او نيز پخش شد. در پی این خبر، «جی کارنی»، سخنگوی کاخ سفید بلافاصله موضع گرفت و گفت: آمريكا به شدت اين کار را محکوم میکند و در صورت لزوم، واشنگتن از طريق میانجیگری سفارت سوئيس در تهران، مسأله را پيگيري خواهد كرد. «ویکتوریا نولاند»، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا نیز در واكنش به صدور این حكم گفت: بديهی است که ما اين اتهامات را رد میکنيم و بر این باوريم که هر گونه اعتراف احتمالی از سوی آقای حکمتی، نشاندهنده آن است که وی مجبور به اين اعترافات شده است! این در حالی است که حکم و مجازات جاسوسان در همه جای دنیا مشخص و طبیعی است که دستگاه قضایی ایران، مبتنی بر شواهد و مستندات چنین حکمی را صادر کند. ب) اظهارنظرهای اخیر پیرامون سایت فوردو که با وجود اعلام چندباره مقامات ایرانی مبنی بر قانونی و صلحآمیز بودن فعالیتهای این مرکز، نشان از برنامهریزی مقامات آمریکایی علیه کشورمان داشت. چنانکه مقامات آمریکایی، از جمله هیلاری کلینتون در این باره راهاندازی سایت فردو توسط ایران را بیاعتنایی آشکار به مسئولیتها و دردسر ساز توصیف کرد! در همین باره، افزون بر مقامات آمريكا، فرانسه، بريتانيا و آلمان نیز جزو نخستين كشورهايي بودند كه به اعلام آژانس مبني بر آغاز غني سازي 20 درصدي ايران در سايت فردو واكنش نشان دادند، چنانکه دولت فرانسه با محكوم كردن اين اقدام، مدعي شد كه اين اقدام ايران، مغاير قوانين بينالمللى است و «ويليام هيگ»، وزير خارجه بريتانيا نيز آغاز غنىسازى اورانيوم در سايت فُردو را اقدامى تحريكآميز دانست و «گيدو وستروله»، وزير امور خارجه آلمان نيز گفت: اقدام ايران به تشديد تنش منجر شده و نشان مىدهد كه برنامه هستهای ايران، ابعاد نظامى دارد! این در حالی بود که «جیل تودور»، سخنگوی آژانس در بیانیهای اعلام کرد: آژانس بینالمللی انرژی اتمی، میتواند تأیید کند که ایران تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را در تأسیسات غنیسازی فردو شروع کرده؛ اما همه مواد هستهای در این تأسیسات، تحت مهار و نظارت آژانس است. پ) ترورهای سابق دانشمندان هستهای و رو شدن دست سرویسهای اطلاعاتی بیگانه به ویژه «سیا، موساد و اینتلیجنت سرویس» در این ترورها نیز مورد دیگری است که در کنار موارد پیشین، نشان دهنده عمق سرگردانی و البته رذالت دشمنان این ملت است؛ چه، تاکنون رویه آمریکا و رژیم صهیونیستی ترور دانشمندان ما بوده است. ت) در ماهها و روزهای اخیر که دشمنان خارجی عملا از کارآیی عناصر فتنهگر داخلی در جریان انتخابات آتی مجلس ناامید شدهاند، راهاندازی دور جدید ترورها، آن هم در سالگرد ترور شهید علیمحمدی برای القای ناامنی و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم، همان حربه ناکارآمد قدیمی است که بارها امتحان شده است. ث) در کنار این موارد میتوان به سند زیر اشاره کرد که در آن سه نفر از اعضای کنگره طی نامهای به اوباما مواردی را توصیه کرده و پیشنهاد سوم و چهارم آن صراحتا استفاده از عملیات پنهان و سایبری را توصیه میکند.
-معرفي شايسته مذهب تشيع به جهانيان اين کتاب، يکي ديگر از آثار ارزنده استاد علامه طباطبايي(ره) محسوب ميشود که در راستاي شناساندن حقيقت «شيعه» و «تشيع» در غرب نوشته شده است.
شيعه، مذهبي ريشهدار و اصيل در اسلام است که هميشه عقلانيت و معنويت را در همه عرصههاي زندگي فردي و اجتماعي رقم زده است. اثر حاضر که به قلم برجستهترين عالم شيعي معاصر نگاشته شده، دورنماي کلي اين مذهب را در سه بخش «کيفيت پيدايش و نشو و نماي شيعه»، «تفکر مذهبي شيعه» و «اعتقادات اسلامي از نظر شيعه دوازده امامي» معرفي ميکند. اين کتاب، بخشي از طرحي است که براي معرفي تشيع در مغرب زمين در شرف تحقق پذيرفتن است. نکتهاي که بايد درباره کتاب «شيعه در اسلام» بيان شود، اين است که اين اثر توانست خلاء موجود در حوزه معرفي مکتوب اسلام و به ويژه تشيع به جهان را به خوبي پر کند. در واقع، گرچه در قرن گذشته دانشمندان مغرب زمين مطالعات زيادي درباره جوانب مختلف اسلام و تمدن اسلامي انجام دادهاند، اما اکثر اين آثار با نهايت تعصب و غرض انجام گرفتهاند و کوشش در تحريف اسلام در آنها ديده ميشود. همچنين تقريبا تمام منابع اروپاييان در تحقيقاتي که درباره اسلام انجام ميشود، از منابع اهل تسنن است و هرگاه از قرآن و حديث و سيره نبوي و فقه و کلام سخن به ميان ميآيد، معمولا مقصود همان نظر اهل سنت و جماعت است، حتي اگر اين نظر نيز بيشتر تحريف و مغرضانه بيان شده باشد. در آثار موجود به زبانهاي اروپايي، تشيع به صورت يک فرقه فرعي معرفي شده و تمام نگرش و علت وجودي آن به يک نزاع صرفا سياسي و اجتماعي تقليل يافته و کمتر به علل ديني که باعث پيدايش شيعه شد، توجه شده است. حتي در تحقيقات درباره شيعه به طور کلي باز سهم اساسي از آن اسماعيليه است و شيعه دوازده امامي حتي به اندازه مکتب اسماعيلي مورد نظر قرار نگرفته است. شايد سوابق تاريخي مغرب زمين علت اصلي اين محدوديت باشد. غرب تاکنون دوبار با اسلام ارتباط مستقيم داشته است؛ يکي با اعراب در اندلس و صقيله(سيسيل) و ديگري با ترکها در شرق اروپا. در هر دو مورد ارتباط با اسلام با اهل تسنن بود و رابطه با تشيع به روابط مخفي و محدود با برخي حوزههاي اسماعيلي در فلسطين در جنگهاي صليبي و شايد در برخي مراکز اندلس محدود ميشد. در واقع، مغرب زمين هيچگاه قبل از دوران جديد، با عالم تشيع و به ويژه ايران شيعه تماسي نداشت و با فرهنگ ايران اسلامي نيز براي نخستين بار در هند آشنا شد. تشيع چنانکه در تاريخ اسلام وجود داشته و نيز با اينکه در حال حاضر مذهب دهها ميليون فرد ايراني و عرب و پاکستاني و هندي و غيره است، خارج از جهان پيروان اين مذهب شناخته نشده و در مغرب زمين همان نظر مستشرقان قرن گذشته که تشيع را يک «بدعت» در اسلام ميدانستند، در اکثر محافل پذيرفته شده است. حتي برخي تشيع را اختراع عدهاي از دشمنان اسلام در قرون بعدي ميدانند. نگاهي به چند کتاب معروف موجود که مربوط به تشيعاند يا در آن اشارهاي به تشيع شده، براي اثبات اين ادعا کافي است. کتاب «شيعه در اسلام» مکتوبي است که با دربرگرفتن موضوعات اساسي درباره مذهب تشيع، توانسته است اين مذهب اصيل را به خوبي براي جهانيان تشريح کند. دکتر سيدحسين نصر به عنوان يکي از متفکران و صاحبان قلم، کتاب «شيعه در اسلام» را مکتوبي مناسب براي معرفي شيعه به جهانيان ميداند و در مقدمه کتاب «شيعه در اسلام» نيز اينگونه مينويسد: «متن اين کتاب دو سال پيش توسط اين جانب به زبان انگليسي ترجمه شد و مدتي نيز در آمريکا در سطح دانشگاهي تدريس شده است و به زودي پس از اتمام اين دوره تجربي و ارزيابي عکس العمل دانشجويان در فهم اثري که مستقيما از قلم يک عالم بزرگ اسلامي تراوش کرده است، به صورت نهايي انتشار خواهد يافت. جلد دوم درباره قرآن، درشرف ترجمه است و سومين اثر در اين سلسله که به منظور شناساندن شيعه در جهان ميباشد ترجمه منتخبي از گفتار امامان شيعه(عليهمالسلام) خواهد بود که تاکنون در غرب کتابي مکتوم و گنجي نهفته باقي مانده است. بنابراين کتاب "شيعه در اسلام" تحقيقي جديد با هدفي تازه است و منظور آن شناساندن شيعه و جوانب گوناگون آن به افرادي است که با علم فکري اسلامي و شيعي آشنايي ندارند و مايلند از ديدگاهي کلي، نظري جامع به اين بخش مهم از اسلام بيفکنند. مولف محترم اين هدف را بدون اهانت به اهل سنت و جماعت و در عين حال دفاع از اصالت شيعه و بيان علت پيدايش آن دنبال کردهاند و کوشيدهاند که نشان دهند تشيع جنبهاي کاملا اصيل از اسلام است بدون اين که کوچکترين مقصودي در ايجاد تفرقه يا شکاف بين تشيع و تسنن در نظر باشد. برعکس با دفاع از اصالت شيعه گفتوگوي بين دو بخش اصلي اسلام را آسانتر ساختهاند... با چاپ اين اثر براي بار اول علاقهمند فارسي زبان ميتواند با مطالعه يک کتاب به رئوس تفکر شيعي احاطه يافته و کليدهايي جهت باز کردن راههاي تحقيق و تفحص بعدي به دست آورد. در واقع اين اثر نفيس راهنمايي است که با کمک آن فردي که تاکنون با جهان معنوي شيعه نامانوس بوده است ميتواند در اين عالم وسيع قدم نهد و با اتکاي به اين راهنماي موثق يقين داشته باشد که گمراه نخواهد گرديد بلکه با توسل به اين حبل متين به مقصد نهايي خواهد رسيد.» کتاب «شيعه در اسلام» با شمارگان 2500 نسخه، 216 صفحه و به بهاي 32000 ريال راهي بازار نشر شد. بسم رب الشهداءوالصدیقین سلام دوست عزیز دراینجا شما می توانید پندهای که رهبری برای ماجوانان گفته بخوانیدوپند بگیرید.
ضمنن شما می توانید با ارسال عدد 1 به سامانه پیامکی 300013000313گفتارهای مهدوی را به صورت رایگان وهفتگی دریافت کنید...
لطفا برای دیدن این مطلب بهادامه مطلبرجوع بفرمایید.... ادامه مطلب ...
سید موسی صدر در سال 1307 در شهر قم، دربیت مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر، به دنیا آمد . همزمان با تحصیلات حوزوی، مقطع دبستان و دبیرستان را با موفقیت پشت سر نهاد و رهسپار دانشگاه تهران شد . در سال 1332، دوره کارشناسی حقوق اقتصادی را به پایان رساند و در حالی که از نظر دروس حوزوی به درجه اجتهاد رسیده بود، عازم نجف شد . در آن جایگاه مقدس، چهار سال از محضر بزرگان بهره برد و به والاترین مراتب علمی دست یافت . در سال 1337 به قم بازگشت و با همکاری دوستان، برای نخستین بار در سطح حوزه، مجله مکتب اسلام را منتشر کرد . او در سال 1339، به دعوت علمای بزرگ و مردم لبنان، به آن کشور هجرت کرد و از نظر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی تحولاتی عظیم در آن سرزمین پدید آورد . قبل از ورود وی به لبنان، با این که شیعیان در اکثریت مطلق بودند، همواره مانند اقلیت ها با آنان رفتار می شد; به طوری که کاملا تحقیر شده و هویت خود را فراموش کرده بودند . اغلب جوانان شیعه، مذهب خود را انکار یا پنهان می کردند و حتی برای کسب هویت و موقعیت شغلی و اجتماعی، مردگان خود را در گورستان های مسیحیان به خاک می سپردند . امام موسی صدر اصالت شیعه را به آنان بازشناساند و آن ها را با تاریخ درخشان و هویت و فرهنگ اصیل شان آشتی داد . او تنها به جوانان شیعه بسنده نکرد بلکه، سراغ جوانان اهل سنت و مسیحی رفت و عزت، افتخار وسربلندی و سرافرازی را برای همه به ارمغان آورد . ضرورت دفاع از دین و میهن را با استدلال و برهان برایشان اثبات کرد; اسرائیل را شر مطلق خواند; هراس از استکبار جهانی و دولت امریکا را برای همیشه از دل هاشان زدود و به آنان قدرت، شهامت و شجاعت بخشید . نفوذ قدرتمند امام موسی صدر در عرصه های مهم بین المللی و تسخیر قلوب مردم کشورهای اسلامی و غیر اسلامی در منطقه، دشمن را به وحشت انداخت . رهاورد این احساس خطر و وحشت توطئه ای شوم بود که در تاریخ 9/6/1357 توسط عوامل استکبار جهانی در کشور لیبی اجرا شد و به ناپدید شدن آن روحانی وارسته انجامید . آن چه در زیر می آید، فرازهایی از سخنان آن شخصیت بزرگ است که وسعت اندیشه وعمق نگاه وی را باز می نمایاند . ساخت انیمیشن برای مبارزه با اسلام گرایی «برات آرزوی وزیرستان می کنم» نام انیمیشنی است که به سفارش دولت کارگر انگلیس ساخته شده است. هدف از ساخت این انیمیشن جلوگیری از افراط گرایی در بین مسلمانان جوان اعلام شده است. پس از پخش قسمت هایی از این انیمیشن و به دلیل بازخوردهای غیرقابل انتظاری که در پی داشت، دفتر امور خارجه انگلیس متهم به این شد که این انیمیشن در جلوگیری مسلمانان جوان از افراط گرایی اسلامی ناموفق بوده و فقط بودجه اختصاصی را تلف کرده است. مقامات انگلیسی بیان داشته اند که بودجه ساخت این انیمیشن 33 هزار پوند بوده است. این انیمیشن داستان هشداردهنده ای در مورد دو برادر مسلمان انگلیسی است که تصمیم می گیرند به گروهی از مبارزان اسلامی واقع در مرز افغانستان و پاکستان بپیوندند. با این حال، منتقدان این انیمیشن، از جمله اعضای جامعه مسلمان انگلیس، خرد پشت این فیلم را به زیر سوال برده و اظهار کرده اند که این فیلم کاملاً ساده لوحانه و ناپخته است. این انیمیشن ، که در آن از تکنیک های گرافیکی بازی های رایانه ای و نیز صحبت های کوچه بازاری جوانان استفاده شده است، بدین شکل شروع می شود که این دو برادر در انجام وظیفه شان یعنی پرتاب خمپاره از یکی از کوه های منطقه وزیرستان پاکستان ناموفق می شوند. در طول داستان در صحنه هایی که به گذشته بر می گردد بینندگان متوجه می شوند که این دو نفر چطور از خانه شان در انگلیس به اردوگاه های آموزشی اسلام گرایان در پاکستان راه یافته اند. داستان از دید برادر کوچک تر که نامی هم ندارد بیان می شود که قبول کرده است به خاطر بردار بزرگش ابو وارد این کار شود. در این داستان علت انجام این کار توسط ابو نوعی عقده بیان می شود، بدین صورت که وقتی وی 11 سال سن داشت به همراه دو دوست سفیدپوستش در حین بازی در ساحل، مورد اذیت و آزار نژادپرستان قرار می گیرند. در طول داستان نشان داده می شود که این دو برادر قبل از اینکه به مبارزان در وزیرستان بپیوندند مشغول تماشای یک سری فیلم های آموزشی اسامه بن لادن هستند. برادر کوچک تر در خصوص این فیلم ها می گوید که آنها شبیه بازی رایانه ای «ندای وظیفه» هستند با این تفاوت که این فیلم ها جذابیتی ندارند. پس از سفر آنها به وزیرستان، برادر کوچک تر از خانه جدیدشان در پاکستان و استقبالی که از آنها می شود، احساس رضایت نمی کند. وی می گوید: «همش به این فکر می کردم که کی به اینجا می رسیم. برادر، ما راه رو درست اومدیم؟ اولین کاری که اونا کردند این بود که دست و پای ما رو بستند و شروع به بازجویی کردند. آنها به من گفتند که داشتند مسائل امنیتی رو رعایت می کردند و این مسئله رو شخصی نگیریم. ولی اگه راستش رو بخوای، وقتی یه آدم چاق دستش رو روی ... (مربوط به خود فیلم است) تو می ذاره، این کار کاملاً شخصی می شه». در واقع این انیمیشن بر این است که بگوید مسلمانان دارای عقده های روانی مختلفی از جمله مسائل جنسی هستند. پس از عدم موفقیت این دو برادر در مأموریت پرتاب خمپاره، آنها به انگلیس بازمی گردند که در آنجا دستگیر می شوند. این فیلم بدین صورت تمام می شود که ابو در نامه ای به برادرش از وی طلب بخشش می کند و بدین شکل نشان می دهد که از کار خود پشیمان است و نباید این راه را انتخاب می کرد. با این حال، با توجه به بازخوردهای ارائه شده، این انیمیشن هدف مورد نظر سازندگان انگلیسی، یعنی تغییر نگرش در بین جوانان مسلمان انگلیس، را برآورده نساخته است. یکی از بینندگان آن این طور نظر داده بود: «مجاهدین، حماس، القسام، طالبان، به پیش». اعضای برجسته جامع مسلمان نیز خرد پشت این فیلم را به زیر سوال برده اند. دکتر محمد شهید رضا، امام مسجد مرکزی لیسستر، در مورد آن گفته است: «این انیمیشن ساده لوحانه و ناپخته است. ویژگی های مبارزانی که این دو برادر با آنها مواجه می شوند کاملاً غیرواقعی است». دکتر غیاث الدین صدیقی، مؤسس اتاق فکر مؤسسه مسلمانان انگلیس، نیز معتقد است که اگر این فیلم به مسئله نژادپرستی می پرداخت بیشتر موفق می شد. وی می افزاید: «باید از مخاطبان خواست تا بیشتر بر این مسئله تمرکز کنند. تماشای این فیلم چیزی جز وقت تلف کردن نیست». ساخت این انیمیشن در سال 2009 به سفارش دولت کارگر و توسط شرکتی به نام Bold Creative آغاز شد و در سال 2011 به اتمام رسید.منبع : مشرق نیوز
هدف عالى قیام امام حسین علیه السلام از زبان خود امام (ع) قیام مقدس و پرشکوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بـنیادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حکومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بـعد بـود. که پس از شهادت على(ع)کلا بـه دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاریخى، سران این حزب هیچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)ر، جلوه اى از پیروزى تـیره بـنى هاشم بـر تـیره بـنى امیه، در جریان کشمکش قبیلگى در درون طایفه بـزرگ قریش مى دانستند(2) و بـا یک حـرکت خـزنده، بـه تـدریج در پـوشش اسـلام بـه مناصب کلیدى دسـت یافتند() و سرانجـام از سال چهلم هجـرى، حکومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست این حزب افتاد و پس از بیست سال حکومت معاویه، و بـه دنبـال مرگ وى، پـسرش یزید بـه قدرت رسید که اوج انحراف بـنیادى، و جلوه اى آشکار از ظهور ((جاهلیت ))در پوشش ظاهرى اسلام بود(3).امام حـسـین(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنین فاجـعه اى سکوت کند و احساس وظیفه مى کرد که در بـرابـر این وضع، اعتـراض و مخالفت کند. سخنان، نامه ها و سایر اسنادى که از امام حسین(ع)به دسـت ما رسـیده، بـه روشنى گویاى این مطلب اسـت. این اسناد بـیانگر آن است که از نظر امام، پـیشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ویژگى هایى دارد که امویان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهیها این بود که عناصر فاسد و غیر لایق، تکیه بر مسند خلافت اسلامى و جایگاه والاى پـیامبـر زده بـودند و حاکمیت و زمامدارى آنه، آثار و نتائج بـسیار تلخ و ویرانگرى بـه دنبـال آورده بود. چـند نمونه از تـاءکیدهاى امام در این بـاره یادآورى مى شـود: ویژگى هاى پیشواى مسلمانان 1- در نخستین روزهایى که امام حسین(ع)در مدینه، بـراى بـیعت جهت یزید، در فشار بود، در پاسخ ولید که پیشنهاد بیعت بـا یزید را مطرح کرد، فـرمود: اینک که مسـلمانان بـه فـرمانروایى مانند یزید گرفتار شده اند، باید فاتحه اسلام را خواند(4) 2- امام ضمن پاسخ نامه هاى کوفیان، نوشت: 3- امام
حـسـین(ع)هنگام عزیمت بـه سـوى عراق در منزلى بـنام ((بیضه))خطاب به
((حر)) خطبه اى ایراد کرد و طى آن انگیزه قیام خود را چنین شرح داد: ((مردم! پـیامبـر خدا(ص)فرمود: هر مسلمانى بـا حکومت ستـمگرى مواجـه گردد که حـرام خدا را حـلال شمرده و پـیمان الهى را درهم مى شکند، بـا سنت و قانون پـیامبـر از در مخالفت درآمده در میان بـندگان خـدا راه گناه و معصـیت و تـجـاوزگرى و دشـمنى در پـیش مى گیرد، ولى او در مقابـل چنین حکومتى، بـا عمل و یا بـا گفتار اظهار مخالفت نکند، بـرخـداوند است که آن فرد(ساکت)را بـه کیفر همان ستمگر(آتش جهنم)محکوم سازد. مردم! آگاه باشید اینان(بنى امیه)اطاعت خدا را ترک و پیروى از شیطان را بـر خود فرض نموده اند، فساد را تـرویج و حدود الهى را تعطیل نموده فى را(که مخصوص بـه خـاندان پـیامبـر است)بـه خـود اختصاص داده اند و من بـه هدایت و رهبـرى جامعه مسلمانان و قیام بـر ضد این همه فساد و مفسدین که دین جدم را تغییر داده اند، از دیگران شایسته ترم ...)) (6) محو سنتها و رواج بدعتها آن حـضرت پـس از ورود بـه مکه، نامه اى بـه سران قبـائل بـصره فرستاد و طى آن چنین نوشت: ((...اینک پیک خود را بـا این نامه بـه سوى شما مى فرستم، شما را به کتاب خدا و سنت پیامبـر دعوت مى کنم، زیرا در شرائطى قرار گرفته ایم که سنت پیامبر به کلى از بین رفته و بـدعتها زنده شده است، اگر سخـن مرا بـشنوید، شما را بـه راه راسـت هدایت خـواهم کرد...)) (7). دیگر به حق عمل نمى شود. حسین بـن على(ع)در راه عراق در منزلى بـه نام ((ذى حـسم)) در میان یاران خود بـه پـا خـاست و خـطبـه اى بـدین شرح ایراد نمود: پـیشامدها همین است که مى بـینید، جـدا اوضاع زمان دگرگون شده زشتیها آشکار و نیکیها و فضیلتها از محیط ما رخت بر بسته است و از فضیلتها جز اندکى مانند قطرات تـه مانده ظرف آب بـاقى نمانده است. مردم در زندگى پست و ذلتبارى به سر مى بـرند و صحنه زندگى، همچون چراگاهى سنگلاخ، و کم علف، به جایگاه سخت و دشوارى تبـدیل شده است. آیا نمى بینید که دیگر بـه حق عمل نمى شود، و از بـاطل خوددارى نمى شود؟! در چـنین وضعى جـا دارد که شخص بـا ایمان(از جـان خود گذشتـه)مشتـاق دیدار پـروردگار بـاشد. در چنین محیط ذلتـبـار و آلوده اى، مرگ را جـز سعادت; و زندگى بـا ستـمگران را جـز رنج و آزردگى و ملال نمى دانم...)) (8)
مسخ هویت دینى مردم حاکمیت زمامداران اموى و اجراى سیاست هاى ضد اسلامى توسط آنان، هویت دینى مردم را مسخ کرده ارزشهاى معنوى را در جامعه از بـین برده بود. امام در دنباله سخنان خود در منزل ((ذى حسم)) فرمود ...)) مردم بندگان دنیایند، دین بـه صورت ظاهرى و در حد حرف و سخن در زبـانشان مطرح مى شود، تا زمانى که معاش و زندگى مادیشان رونق دارد، در اطراف دین گـرد مىآیند، اما زمانى کـه بـا بـلا و گرفتارى آزمایش شوند، دینداران در اقلیت هستند. پیام جاوید قیام امام حسین(ع) پیام قیام با شکوه سیدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نیست، بلکه این پـیام پـیامى جاوید و ابـدى است و فراتـر از محدوده زمان و مکان است، هرجا و در هر جامعه اى که به حق عمل نشود، و از بـاطل خوددارى نشود، بدعتها زنده، و سنتها نابـود شود، هرجا که احکام خدا تغییر و تحریف یابد و حاکمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار کنند، در هر جـامعـه اى که ویژگى هاى جـاهلیت را داشته باشد آن جامعه، جامعه اى یزیدى بـوده، و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنه، کارى حـسینى خواهد بود. منابع
2 - ابن ابى الحدید، همان کتاب، ج9، ص 53(خطبه 139) و نیز ج2، ص 44 - 45 - ابن عبـدالبـر، الاستیعاب فى معرفه الاصحاب(در حاشیه الاصابه)ج4، ص 87. 3-نگاه کنید به: امام حسین(ع) و جـاهلیت نو، جـواد سلیمانى، قم، انتشارات یمین. پشت پرده قهوه تلخ
این سریال که متاسفانه از ابتدا شروعش
عامدانه یا غیرعامدانه به نمادگرایی تفکرات فراماسون ها پرداخت که باید پس
از بررسی در صورت ذ=در ست بودن این اتهام با مسئولین ذی ربط برخورد جدی
شود. اما این نمادهای چیست و کجا استفاده شده است:
1. استفاده ازستاره 6 پر ( هگزاگرام - hexagram)
به کارگیری ستاره 6 پر ( هگزاگرام -
hexagram) یا ستاره صهیون که از ستاره های مشهور فراماسون هاست . این ستاره
بنابر نظر محققین ( از جله علی اکبر رائفی پور ) از قرن 7 وارد آیین
یهودیت شده . این ستاره از ستاره های مهم در جن پرسی و پرستش شیطان است .
به طوری که تفاسیر متعددی از این ستاره در آیین فراماسونری شده است :
در قسمت اول این تصویر دوربین مدام از سمت این ستاره 6 پر به جای دیگر تصویر کشیده میشود. نکته اینجاست که هر شکل 6 پری ، ستاره 6 پر نیست . اما نکاتی در قسمت اول این تصویر نهفته که بسیار جالب است : محل فیلم برداری این سریال در کاخ نیاوران است . تارخچه ای کوتاه ای کاخ نیاوران : "عملیات احداث این کاخ به دستور محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۳۷آغاز گردید و با وقفهای که در ساخت آن پیش آمد در سال ۱۳۴۶ به اتمام رسید و به محل سکونت محمدرضا پهلوی و خانواده اش اختصاص یافت." اما محمد رضا پهلوی کیست ؟ وی یکی از ماسون های یکی از لژهای ایران است .بنابر این چون یک ماسون است و پادشاه ایران است باید محل سکوت وی دارای شاخصه های ماسونی باشد. اما نکته اینجاست که چرا کارگردان سریال قهوه تلخ باید محل فیلم برداری را جایی اعلام کند که آن محل دارای شاخصه های ماسونی است . و اگر هم مجبور هست چرا باید از این نماد ها به طور مداوم تصویر برداری کند ؟ در قسمت دوم این تصویر هم ستاره 6 پر یا صهیون در گوشه دیوار که با سایه ترسیم شده است دیده میشود. -------------------- باز هم ستاره 6 پر ، اینبار در انگشتر یکی
از شخصیت های فیلم . عموما وقتی چند نماد قطعی در یک فیلم دیده میشد، دیگر
نماد های مشکوک هم بیشتر جلوه میکند. :
2.نماد تک چشم
نماد تک چشم در سریال قهوه تلخ. تک چشم (
چشم چپ) یکی از نماد های فراماسون هاست که تفاسیر متعددی از آن شده اما یکی
از تفسیر های جالب از تک چشم این گونه تبیین شده است :
". در زمانی که حضرت ابراهیم قصد داشت
اسماعیل را قربانی کند شیطان بارها او را وسوسه کرد و قصد داشت وی را از
این کار منع کند و ابراهیم به سمت او سنگ میزد و آخرین سنگ به چشم راست
شیطان خرد و چشم راست شیطان کور شد. بنابراین به کار بردن نماد چشم چپ به
احترام پادشاه آنان یعنی شیطان است"
3.ستون های ماسونی
جالب ترین جای مطلب این که دوربین در قسمت های مختلف به ستون های ماسونی کاخ کشیده میشود اما در چه زمانی ؟ در قسمت 27 (9=2+7) و در دقیقه 33 تصویر بر روی ستون هایی که یا طراحی لژ های ماسونی ساخته شده است کشیده میشود. باز هم دو نماد 9 و 33 را در سریال قهوه تلخ مشاهده شد :
اما این ستون ها چه ستون هایی هستند ؟
این ستون ها دقیقا شاخصه های ستون های
ماسونی را دارند که در لژ ها استفاده میشود . 2 ستون ماسونی کنایه از 2
ستون معبد سلیمان است که فراماسون ها معتقد اند که در ابتدای ورودی معبد
سلیمان 2 ستون قرار داشته و البته چند تفسیر دیگر هم از این دوستون میشود
که در این جا به آن اشاره نمیکنیم .
4.ایستادن به سبک درجه 33 فرماسون ها
تصویر جناب سیامک انصاری که در حال نشان دادن نظام درجه 33 ماسونیست؛ در قسمت 9 و در دقیقه 33 اتفاق می افتند. همن طور که میدانید 9 و 33 از اعداد مقدس ماسون است. واقعا آیا نشان دادن 4 نماد و اعداد فراماسونری در این سریال شک ما را بر نفوذ تفکر فراماسونری در این سریال بیشت نمیکند؟ اما نکته مورد توجه درباره مهران
مدیری... من تو سایت های مختلف جستجو کردم و خب اکثرا موارد بز شب های برره
و خود واژه ی برره که در آیه 16 سوره عبس هم ذکر شده، چال اسکندرون ، پول
های پخش شده بعد از پایان سریال، یاس منگولا که اسم بز بود و همین طور مار
خونه ی مهران مدیری در مرد دو هزار چهره و موارد بحث بر انگیز قهوه تلخ را
ذکر کردند ! اما خب اگه بخواهیم همین طور دقیق شیم می تونیم خیلی چیز های
دیگر رو هم پیدا کنیم به این چند مورد هم دقت کنید: 1. ستاره پنج پری که
روی سنگ اوپن آشپزخانه (پاورچین) بود 2. آواز 666 سه تا 6 داره... 3 .صاعقه
ای که توی شب های برره به مهران مدیری اصابت کرد و شخصیتش رو تغییر داد
یکی از دوستان تو سایت بیداری اندیشه نوشته بودند که ابجد واژه ی نخود که در برره به صورت های مختلف مرد استعمال قرار می گرفت 660 و نزدیک به 666 است.... دیشب که داشتم کار تازه لو رفته ی آقای مدیری رو میدیدم باز هم عکس بز را نشان دادند و امروز هم تو مجموعه 11 قهوه تلخ که دقت کردم به نظرم فیلم برداری از نمای خارجی کاخ هم که قبلا به وفور نمایش داده می شد؛ در قسمت جدید دچار کشیدگی تصویری شده بود طوری که ستون ها و قسمت های زیرین آن به گوشه ها رفته بود خیلی به چشم نمی خورد... نمی دونم آیا واقعا این ها با هدف این طور به نمایش گذاشته شده اند یا کاملا تصادفی بوده... اما من هنوز هم مدیری رو متهم نمیکنم! در پایان سخن این نکته را گوش زد می کنیم که :
"در رسیدن به هدف زمانی موفق هستین که طوری عمل کنید که هنگامی که طرح توسط عده ای برملا شد؛ مردم بگویند "مگر میشود این کار، کار دشمن باشد " آن موقع است که شما در اجرای طرح موفق بودید.
دکترین استراژتیک ژوزف نای"
شایعات در مورد مقام معظم رهبری و فرزندانشان پرسش: شايعاتي شنيده ام در مورد پسر مقام معظم رهبري جناب مجتبي خامنه اي که گفته اند، ايشون اسبهاشون رو با هواپيما جابجا مي کنند و چند مورد ديگر، آيا اين صحت دارد؟ همين طور در مورد اعتياد خود مقام معظم رهبري دانشجوي گرامي اهتمام شما به شناخت حقايق و زدودن شبهات قابل تقدير و احترام است . يکي از محورهاي جنگ نرم دشمنان بر عليه نظام اسلامي ، تخريب اعتماد مردم به مسئولان عالي رتبه نظام از طريق شايعه پراکني و اتهامات بي اساسي است که به هيچ وجه واقعيت خارجي ندارد . براين اساس پيرامون شايعه فوق به اختصار گفتني است ؛ آيت الله خامنه اي چهار پسر دارند كه هر چهار نفر، طلبه و معمم هستند. پسران ايشان به ترتيب حجج اسلام سيد مصطفي، سيد مجتبي، سيد مسعود و سيد ميثم حسيني خامنه اي هستند گفتني است اکثر پسران ايشان در مدرسه علوي که محيطي مذهبي دارد، درس خوانده و سپس برخي از آنان مقاطعي از علوم ديني را در مدرسه شهيد مطهري و نيز مدرسه علميه آيت الله مجتهدي پشت سر گذاشته اند. و با توجه به مخالفت و منع جدي مقام معظم رهبري هيچ گونه شغل يا کار اجرايي ندارند. و به صورت ساده و در سطح پايين ترين اقشار جامعه زندگي مي کنند .به صورت کلي بناي مقام معظم رهبري بر اين بوده و هست كه فرزندانشان به هيچ وجه پستي را نپذيرند. علاوه بر اين ايشان هميشه توجه دارند كه هيچ يك از منسوبين از بابت ارتباطي كه با ايشان دارند، برخورداري خاصي پيدا نكنند. چنانکه وقتي دخترشان در آستانه ازدواج بود با داماد شرط كردند تا زماني كه من مسئوليت دارم و رهبرم ، شما به هيچ وجه نبايد وارد كارهاي اقتصادي يا مشاغل دولتي شويد، به همان كاري كه تا به حال مشغول بوده ايد، ادامه دهيد. نكته ديگر اينكه که فرزندان رهبر انقلاب هيچ مسئوليت رسمي ندارند آنها حتي در بيت رهبري هم مسئوليتي به صورت رسمي به عهده ندارند . حجت الاسلام و المسلمين «احمد مروي» که از دوران نوجواني با آيت الله خامنه اي آشنايي و ارتباط نزديك داشته و از 19 سال پيش تاكنون نيز در مقام معاون ارتباطات حوزهاي دفتر مقام معظم رهبري از نزديك زندگي رهبر انقلاب را ديده است، مي گويد: اينها حقيقتاً درس مي خوانند. خوب هم درس مي خوانند. من با اينها مأنوسم، اين توفيق را دارم. اُنسي دارم، نشست داريم، گعده داريم، صحبت مي كنيم. يك بار نديده ام كه اينها راجع به پولي، امكاناتي و چيزهاي از اين قبيل صحبت بكنند. گويي افرادي معمولي هستند و پدرشان هم يك فرد معمولي است. اين خيلي ارزش دارد كه امكانات باشد و موقعيت فراهم باشد و هيچ اقبالي به آن نشان داده نشود. اين خيلي ارزشمند است. براي خود حضرت آقا، همه رقم امكانات هست ولي هيچ اقبالي ما نمي بينيم. نه خودشان، نه خانواده شان! قطعاً خود آقا دوست ندارند كه بستگانشان و مخصوصاً آقازاده هاشان در كارهاي اقتصادي باشند، قطعاً اين را آقا نمي پسندند. خود اينها هم هيچ رغبتي و هيچ اقبالي ندارند. حالا به هر صورت اين جور تربيت شده اند كه هيچ اقبالي به اين چيزها ندارند. لذا مي بينيد حتي ضدانقلابترين مجموعه ها و گروهها، داخل و خارج، براي هر كس حرفي بزنند البته من آن حرفها را تأييد نمي كنم، خيلي از آنها هم شايعات و حرفهاي دروغ است، من نمي خواهم آنها را تصديق كنم ولي در مورد حضرت آقا و آقازاده ها من نشنيده ام چيزي گفته شود. هيچ كس هم شايد نشنيده باشد. چون مي دانند اگر اين را بگويند، كسي باور نميكند و آن حرفهاي ديگرشان را هم كسي باور نميكند. يعني اين قدر زندگي آقا و زندگي خانواده و فرزندان آقا سادگيشان، بي رغبتيشان و بي توجهيشان به مسائل دنيايي تقريباً محرز است كه هيچ وقت حتي آن ضدانقلابها، متعرض اين معنا نشده اند. فرزندانشان بيشتر همين مسائل درس و بحث برايشان مطرح است و نگرانيهايي كه نسبت به مردم و نسبت به زندگي طلاب و نسبت به قضاياي ديگر دارند، همان دغدغه هايي است كه خود آقا دارند. اين كه آنها براي خودشان دنبال آينده اي باشند زندگي، مال، منال، پول، پس انداز اصلاً وجود ندارد. اگر بود، من مطلع مي شدم. چون خيلي با اينها مأنوسم. من چنين چيزي واقعاً در اينها نديده ام. آقا مصطفي آقازاده بزرگ آقا همان سال اول ازدواجشان كه طلبه قم بودند، الان هم قم هستند. خانه اي اجاره كرده بودند و مستأجر بودند - الان هم مستأجرند - ما را يك روز براي ناهار دعوت كردند. ما رفتيم منزل ايشان. يك سال از ازدواج ايشان نگذشته بود، ماه هاي اول ازدواج ايشان بود. ما هم يك گلدان معمولي خريديم و رفتيم كه دست خالي نرويم. من واقعاً تعجب كردم كه آيا اين خانه، خانه يك تازه داماد است؟! حالا نه خانه فرزند رهبر انقلاب و مقام اول كشور، حتّي خانه يك تازه داماد هم اين نيست. يعني يك خانه تازه داماد، بالاخره يك زرق و برقي دارد؛ تا مدتها اين زرق و برق خانه تازه داماد و خانه تازه عروس، هست. من توي خانه اينها، واقعاً همان زرق و برق معمولي يك تازه داماد و يك تازه عروس را نديدم. بسيار زندگي معمولي، دوتا فرش ماشيني، آن هم نه سه در چهار چون من دقت داشتم به اين چيزها. دور و بر خودم را نگاه ميكردم. حواسم بود و تا آنجا كه مي توانستم، رصد مي كردم اوضاع و احوال خانه را. دو تا فرش شش متري انداخته بودند، دور خانه هم موكت بود و دو سه تا پشتي ابري معمولي، نه مبلماني، نه زرق و برقي! زندگي ساده و خوبي در آقازاده هاي ايشان سراغ داريم. آقازاده ها در دفتر مسئوليتي ندارند. فقط در نشر آثار همكاري دارند والاّ هيچ كدام از آقازاده ها مسئوليتي ندارند. جايي هم مشغول نيستند. ممحّض در درس و كار طلبگي هستند. درس ميخوانند و انصافاً هم درسشان خيلي خوب است. خيلي خوب پيشرفت كرده اند. خود آقا مصطفي كه الان سطوح عاليه را در قم تدريس ميكنند. ايشان مكاسب و كفايه در قم تدريس مي كنند. (گزارش خواندني از زندگي رهبر انقلاب و فرزندان ، سايت آينده ، 21/4/1388 ) همچنين ساير موارد شايعاتي بيش نيست و نمايانگر اوج درماندگي دشمنان نظام اسلامي مي باشد که جهت سرپوش گذاشتن بر ناکامي هايشان در توطئه هاي مختلف , ناجوانمردانه به شايع سازي در جهت تخريب مقام معظم رهبري و وابستگان ايشان , روي آورده اند . در پايان ضمن آرزوي موفقيت براي شما , اگر همچنان در مباني يا مسائل کلان نظام شبهه يا ابهامي وجود دارد در مکاتبات بعدي مرقوم نمائيد تا بررسي و پاسخ داده شود . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 1/100127300) منبع:http://siasi.porsemani.ir/node/2268سایت نهاد مشاوره مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
كجايند اصحاب آخرالزماني حسين؟
این روزها چه روزهای عجیبی است. همه مستقیم و غیر مستقیم،با اشاره،مبارزه ی تو را نشان می دهند؛آنجا که در برابر بی عدالتی و بدعت ها ایستادی تا صراط مستقیم تاریخ گم نشود.آنجا که تعفن حکومت طاغوت، ریشه ی شجره ی هدایت را تهدید می کرد،خون تو بود که آن را بیمه ی ابدی کرد.حسین جان! ظهر آن روز چه کردی که عالم،مبهوت تو شده است؟ گویا عالم ملکوت،ظهر آن روز،دیدنی تر از عالم ناسوت شده بود.وای خدای من!چه اشتباهی!عالم ملکوت قبل از ظهر آن روز،دیدنی تر از عالم ناسوت شده بود. ملائکه از سؤالشان خجالت زده بودند؛ از اینکه پرسیده بودند"چرا باید به آدم سجده کنند؟" آنها از سرگذشت تو و یارانت در کربلا بی خبر بودند. آنها از رجزخوانی علی اصغرت بر روی دستان رهبرش بی خبر بودند.آنها نمی دانستند صدای گریه ی طفل شش ماهه نه به خاطر تیر سه شعبه،بلکه به خاطر غریبی حسین است.آنها تکبیر حمایت تو از شمشیر زدن علی اکبرت،وسط میدان جنگ را نشنیده بودند.آنها نگاه شرمنده ی عباس به مشک تیر خورده و خالی،زمانی که به بچه ها فکر می کرد را ندیده بودند. آنها آوارگی و اسارت عقیله ی بنی هاشم،خواهرت،را ندیده بودند.نمی دانم حسین جان! آن لحظه که خیمه های در حال سوختن را می دیدی و زیر لب می گفتی "الهی رضاً برضاک"ملائکه در چه حالی بودند.
حسین جان!ما فرزندان پسرت خمینی و علمدارش خامنه ای هستیم.پسرت به عالم ثابت کرد که"این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته".روح الله بر پیمان پروردگارش پایدار ماند.پیمانی که از علمای امت گرفته شد که در برابر بی عدالتی سکوت نکنند و در برابر سیری ظالمان و گرسنگی مظلومان،بی تفاوت نباشند.این پیمان نه تنها پیمان خداست با علما،بلکه پیمان فطرت است با انسانها.مخالفت فطرت انسانها با بی عدالتی،شیعه و سنی و مسلمان و مسیحی نمی شناسد.حال چه بی عدالتی ای بزرگ تر از حکومت ظلم؟حکومت ظلم،حکومت ظلم است،فرقی ندارد یزید باشد یا بن علی و مبارک و عبدالله.اگر قرار است جامعه سقوط کند،محمد رضا پهلوی می شود یزید بن معاویه. اگر قرار است برای مقام و پول وشهوت،عدالت طلبان و آزادی خواهان کشته شوند،فرقی ندارد در میدان آزادی باشد یا التحریر و لؤلؤ.
حسین جان فرزندت به ما یاد داد که"ما ملت گریه ی سیاسی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و خورد می کنیم سدهایی که در برابر اسلام ایستاده است"و چه سدی بزرگتر از سد دیکتاتورهای دست نشانده ی کشورهای اسلامی.حسین جان کمکمان کن که به یاری تمام آزادی خواهان و عدالت طلبان جهان برویم و برایشان از شهدایمان بگوییم؛از فکه و دوکوهه و شرهانی.از سرداران بی سر بگوییم،از آنهایی که در عمل نشان دادند که مرگ با عزت شیرینتر از زندگی با ذلت است.چه ذلتی بالاتر از ذلتِ زندگی زیر سایه ی طاغوت؛پس زنده باد مرگ!زنده باد مرگی که در راه خدا باشد.زنده باد مرگی که ما را از حکومت ظلم به حکومت نور رساند...این فریاد"هل من ناصرٍ"است که از همه جای دنیا شنیده می شود.
از مؤمنین مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند،صادقانه ایستادند؛بعضی پیمان خود را به آخر بردند(و در راه او شربت شهادت نوشیدند)و بعضی دیگر در انتظارند؛و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
حسین جان کمکمان کن که با تمام توان از پتانسیل ماه تو در هر چه بیشتر شناساندن انقلاب خودمان و کمک به انقلاب های منطقه و موج عدالت خواهی جهان استفاده کنیم.دعایمان کن تا تکلیف تاریخی امان را ادا کنیم؛ما نمی دانیم اما شاید این حرکت جزء آخرین پازلهای باقی مانده در طرح زمینه سازی ظهور فرزندت باشد.
والعاقبة للمتقين
از بودن خسته ام. از درک واژه ی حیات ناتوانم.در اندوه خویش غرق شده ام
.سرشار از تکرارم در این سکون زندگی. سر گردان وبی پناه بر روی دایره ی کم رنگ خلقت درجا میزنم . به نگاه آفتاب مشکوکم چرا که روزی بی رحما نه بر خورشید عالم تا ب خیره شده بود. از زلالی وصداقت آ ب بی زارم چرا که به شفافی نگاه عباس رحم نکرد. خدایا صبورا مهربانا چهل روز است که از عاشورا میگذرد قلب جها ن دیگر نای تپیدن ندارد. پس غیرت آسمان کجا رفته؟ زمین چقدر گستاخانه هنوز به زندگی ادامه میدهد. یک اربعین از اوج نامردی میگذرد. یک اربعین است که سر امام مظلومیت بر نیزه رفت و آسمان دیده و زمین تاب آورده. در سکوت وهم انگیز خیال بغض دلم میشکند گریه امان نگاهم را بریده است. قلبم در سینه پرپر میزند و مظلومیت عباس و اقتدار علی اصغر را آه میکشد. خداوندا اینک باز اربعین حسین آمده است. باز عرق شرم پیشانی انسانیت را نمناک کرده است . باز بشر از وجود خویش خجالت زده میشود. و باز مثل همیشه امام رئوف و مهربان ما حسین بن علی نگاه بخشایشگر خویش را بر بشر میتاباند و بر حاجات ما آمین میگوید. دلم دیگر از داغ علی اصغر مرده است حالا چگونه این دل میتواند در تولد دوباره زمین لبخند بزند؟ کدام تولد؟ کدام زندگی؟ کدام امید ؟ اصلا مگر میشود بعد از حسین به زندگی ادامه داد؟ نه نمیشود............ زندگی ما بعد از حسین عین محکومیت است. ای کاش از خجالت آب میشدیم تا هیچ گاه روی سیاه ما بر نگاه مادرش زهرا نیفتد. آخر هیچ جای دنیا این رسم امانت داری نیست. هیچ جای جهان این رسم اربا ب و بندگی نیست. بیایید به تمام دنیا فخر بفروشیم برای داشتن چنین اربابی . بیایید آن طور که باید لطفش را پاس داریم و حرمتش را نگاه داریم . اربعین حسینی رابه تمام عاشوراییان تسلیت میگوییم
از 1200 نشانه آخرالزمان تنها 5 نشانه باقی مانده است مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) گفت: طبق گفته اکثر محققان از یک هزار و 200 نشانه آخرالزمان تنها پنج نشانه باقی مانده است. اسماعیل
شفیعی سروستانی دوشنبه شب در همایش آخرالزمان که در دانشگاه بینالمللی
امام خمینی (ره) برگزار شد، اظهار داشت: در شرایطی که امروز همه مردم جهان
به سر میبرند، هیچ سوالی جدیتر از این نیست که آیا آخرالزمانی که همه ملل
در هر گروه و مذهبی از آن می گویند مصداقش امروز است...
*حکومت سلمان فارسی در ایران در زمان ظهور امام زمان (عج) شفیعی سروستانی در ادامه با اشاره به تکالیف مومنان در زمان غیبت توضیح داد: یکی از تکالیف مومنان در زمان غیبت پیدا کردن معرفت و شناخت نسبت به امام است به طوری که در روایات آمده کسی که امام زمانش را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. وی اضافه کرد: تمسک به دین و صبر و شکیبایی و انتظار فرج و دعا از دیگر کارهایی است که در زمان غیبت باید صورت گیرد تا امام زمان (عج) ظهور کند و خداوند بزرگترین مسئولیت تاریخ را به حضرت مهدی (عج) بزرگترین مرد خود گذاشته است تا برای تحقق عدالت ظهور کند. این محقق در زمینه مهدویت خاطرنشان ساخت: ما باید برای رهایی از فتنهها معرفت خود را افزایش داده و هوشیار باشیم تا امام زمان حکومت خود در زمین برپا دارد و در آن زمان امام حسین (ع)، اصحاب کهف، سلمان فارسی به این امام خواهند پیوست و فقط امام حسین (ع) 300 سال بر روی زمین خلافت خواهد کرد. وی اعلام کرد: با تشکیل حکومت، سلمان فارسی در ایران حاکم خواهد شد و حکومت امام زمان در کوفه شکل میگیرد. منبع :فارس
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان موضوعات پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||||||||||||||||||||||
|