نوشته ای در تبیین معنا و مفهوم "سینه زنی" در شیعه
هيئت سينهزنان... نوشتهاي در تبيين معنا و مفهموم سينهزني در شيعه
مي خواهند عاشورا را خراب كنند پس بايد بسازيمش... با كمي هنر، ذوق، فكر و عقل...
درآوردن پيراهن توسط برخي سينهزنان نيز در نوع خود بازسازي برخي وقايع عاشوراست
اول: بدن عريان شدهي حسين عليهالسلام... (اين ظلم عبرتبرانگيز نبايد فراموش شود)
دوم: بدن عريان عابس شاكري، يكي از 72 شهيد كربلا، كه به هنگام نبرد در راه معشوقش پيراهنش را هم بيرون انداخت. البته ظاهر امر اين بود كه دشمن در نبرد با او هراس داشت لذا لباسهايش را از تن جدا نمود تا دشمن جرأت حمله پيدا كندو اما حقيقت ماجرا اين بود كه ميخواست همه چيز خود را در راه حسين عليهالسلام بدهد، حتي لباسش را... و اين همان حقيقت بدن عريان حسين عليهالسلام در برابر خداوندگارش بود...
و نيز دليل در آوردن پيراهن توسط برخي سينهزنان حسيني است. (دنيا و عارفانش، شيعه و معرفت عرفانياش را بشناسند...)
حـروله
اول معناي عرفاني: اين بالا و پايين پريدن و حروله، حركتي است شبيه لُكِّه رفتن پرندگان براي پرواز... در واقع اين حركت، پرواز به آسمان خوبيها و كَندهشدن از زمين بديها را به انسان گوشزد ميكند، كه آرزوي حرولهكنندگان در عزاي حسين عليهالسلام است.
و دوم اينكه: بالا و پايين پريدن نشانهي بيتابي كردن كودك براي مطالبه و درخواست چيزي از بزرگتر خود است. از آنجا كه حسين آنقدر بزرگ است كه همه عالم در برابر آن كوچكند، اين حركت در مورد حرولهكنندگان حسيني نيز مصداق دارد. درخواست ايشان هم از امام حسين عليهالسلام -به عنوان جانشين خداوند بر روي زمين- بنا به معرفت شخص هر چيزي ميتواند باشد.
و سومين معنا: يادآور رنج پاهاي برهنه دختركان حسين عليهالسلام در زمين داغ و و پر از خار كربلا، و بالا و پايين پريدن ايشان از فرط سوزش و درد در آن زمينهاست. (كه فراموش شدن اين واقعه هم به صلاح سعادت بشرِ عبرتگير نيست)
*يكي از ظلمهايي كه بشريت به خود روا داشته كه فراموش كردنش به صلاحش نميباشد، نشستن شمر بر روي سينهي تماميت حق، حسينبنعلي عليهالسلام است و همچنين تازاندن اسبهايي با نعل تازه بر روي سينهي ايشان و لـگـدمـال كـردن حـق...
«سينهزنيِ» شيعيان پنجرهايست بر روي اين مصائب...
اسراي اهل حرم با ديدن اين صحنهها طاقت از كف داده، بر قلبهاب پر از درد خود ميكوبيدند. اول باني سينهزني ارباب ايشان بودند و از آنجا به دست ما رسيده.
ناگفته نماند: كه اين سينهزني عزادران همچنين يادآور سينهي مجروح حضرت زهرا سلامالله عليها توسط ميخ مسمار نيز ميباشد (كه اين ظلم تاريخي نيز سزاوار فراموشي نيست)
و دليل ديگر اينكه: روايت داريم «وقبره في قلوب من والاه» از آنجايي كه «الأعمال بالنّيات» برخي سينهزنان با كوبيدن به سينهي خود درواقع درب خانه حسين عليهالسلام را به عنوان «خليفهالله» دقالباب ميكنند.
و عدهاي ديگر: (همانطور كه در مقاله زنجيرزني مفصلاً گفته شد) به نشانهي تنبيه به سينههاي خود ميكوبند...
اما شكلهاي سينهزني: تك و شورِ اول، واحد، شورِ آخر
دليل اين ترتيب اين است كه: اسرا در ابتداي كه مصيبت داغ و تازه بود و هنوز جاني در بدن داشتند، محكم و بدون وقفه به سينههاي خود ميكوفتند (تك و شورِ اولِ هيئت)، بعد از ساعتي كه ديگر كمجان شده بودند و دستها به سختي بالا ميآمد، آرامتر و با طمأنينهي بيشتري به سينهها ميزدند (چيزي شبيه واحد ما) و وقتي سرها را به نيزه ديدند و يا مصائب ديگري كه بر ايشان رخ ميداد، داغ دلشان تازه گشت و شوري مجدد گرفتند (و همين قضيه سرّ شور آخر سينهزنيها بعد از واحد است)
اين نكته هم در مورد «واحد» نبايد از قلم بيفتد كه: اين سخت و آرام بالا آمدن دست، خود يادآور دست مجروح مادرمان زهراست كه حتي تاب بالا آمدن براي شانه كردن موهاي زينب سلاماللهعليها را هم نداشت.
سوم: برهنه كردن سينه توسط سينهزنان نوعي سينه سپر كردن به دفاع از حق و مبارزه عليه باطل است.
چهارم: در اين مورد سفارش امام صادق عليهالسلام را هم نبايد فراموش كرد كه فرمودند: «وعلي مثله...تشقّ الجيوب» براي مثل حسين بايد گريبان چاك داد. (أين البكائون ص 109)
حالتهاي سينهزني در شكلهاي كوچه و دايره و... كه در نوشتهي دستههاي عزا، مفصلاً توضيح داديم. در مورد شكلي شبيه كوچه در عزاداري فقط يك نكته را اضافه كنيم كه، پايين رفتن و بالا آمدن سينهزنان در برخي هيئتها (چيزي شبيه ركوع نماز) هنگام سينهزني، درواقع تعظيم و احترام و سر فرود آوردن در مقابل مظهر حق و صاحب كوچه، خانم فاطمهي زهرا سلامالله عليها است. و دليل دوم يادآور دست مجروح اين خانم بزرگوار است كه ديگر ياراي بالا آمدن هم نداشت، لذا شيعه به هنگام سينهزني در اين كوچه خود فرود ميآيد تا خانم براي دست كشيدن به سر اين سينهزنان به حرج نيفتند... و حتي برخي به هنگام سينه زني دست بر كف زمين به نشانه تبرك از جاي قدوم مبارك مادرشان زهرا سلامالله عليها ميكشند.
شيعه اينگونه و با همين حربهها نام مادرِ برحقش را به عنوان الگويي براي سعادت نهايي بشريت زنده نگه داشته و دنيا روزي به اين خواهد رسيد كه نجاتش را از اين وضعيت كنونيِ غمبارِ دنيا مديون شيعه و الگوهاي هميشه زندهاش است.
راجع به دايره شكل بودن سينهزنيِ برخي و نيز شور آخر هيئتها كه باز سازي گودي و دايرهشكل بودن و نيز شلوغ بودن قتلگاه است در همان نوشته دستههاي عزا توضيح داديم. اينجا هم حديثي از امام صادق عليهالسلام را اضافه كنيم كه در مورد گريهكنندگان و عزاداران امام حسين عليهالسلام فرمودند: (در روز محشر) ايشان در زير عرش و سايهي آن (دور هم) به ياد حسين بوده...از ورود به بهشت (هم) امتناع نموده... حورالعين به آنها پيغام ميدهند كه ما مشتاق شما هستيم ولي ايشان از فرط سرور و نشاطي كه در مجلسشان دارند (حتي) سرشان را بالا نكرده و به آنها نمينگرند. (كامل الزيارات باب26 ح6)
يكي از بواطن اين حديث شايد اين باشد كه تنها راه متوجه غير از حق نبودن همين دايرهها و گردهماييهاي حسيني است.
نظرات شما عزیزان: